آیت الله جوادی آملی
این دنیا فانی است و سرای باقی در پس این دنیا واقع شده است.نباید به این دنیا دلبسته و وابسته شد ،باید چون مسافری در انتظار بلند شدن بانگ الرحیل بود.باید خودسازی کرد و روح را برای پرواز در ملکوت آماده نمود و اسیر قفس دنیا نساخت .
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم بنده عشقم و از هر دو جهان آزادم
طایر گلشن قدسم چه دهم شرح فراق که در این دامگه حادثه چون افتادم
باید بدانیم که دنیا محل گذر است و باید در این دنیای فانی به خود پرداخته و خودسازی کنیم و خود را به معبود خویش نزدیک سازیم .
روح انسان قابلیت پیشرفت و تعالی فوق العاده ای دارد به طوری که می تواند به جایی پا نهد که حتی ملائکه نیز به آن مکان راهی ندارند .
رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند بنگر که تا چه حد است مقام آدمیت
ما طلاب باید هدف خود را از یادگیری دانش کسب رضای الهی قرار دهیم در این صورت است که می توانیم مرغ باغ ملکوت شویم همانند علمای بزرگ و وارسته شیعه .
امام صادق علیه السلام در این راستا می فرماید :
من تعلم العلم و عمل به و علم لله ، دعی فی ملکوت السماوات عظیما ، فقیل : تعلم لله ، و عمل لله ، و علم لله!هر که برای خدا علم بیاموزد و به آن عمل کند و به دیگران آموزش دهد، در ملکوت آسمان ها به بزرگی یاد شود و گفته آید: برای خدا آموخت، برای خدا عمل کرد و برای خدا آموزش داد!
حضرت آیت الله جوادی آملی در درس اخلاق خود فرمودند:
گاهی انسان میکوشد که آسیب نبیند و وضع موجود خود را حفظ کند این یک مرحله از نزاهت اخلاقی است یک وقت میکوشد که گذشته از این که آسیب نبیند و موجودی خود را حفظ کند، پَر در بیاورد و ترقّی کند. و مرحله سوم آن است که میفهمد کدام جهت پرواز کند.
ایشان با اشاره به حدیثی از ائمه اطهار که « فرشتهها بالهای خود را زیر قدم های طالبان علم و دانش پهن میکنند» بیان داشتند:
اینکه فرشتهها فرّاشان مراکز علمیاند و بالها خود را پهن میکنند، این ها برای این است که سه مطلب را به ما بفهمانند:
اول -این که، به آن طلبه حوزه یا دانشجوی دانشگاه بفهمانند شما هم باید پر در بیاورید .
دوم -این که بعد از اینکه با خواندن درس و بحث حوزه و دانشگاه بال در آوردید باید بیازمایید پرواز کنید و یک جا نمانید .
سوم- این که بعد از اینکه آئین پرواز را یاد گرفتید باید بدانید به کدام سَمت پرواز کنید.
اگر مرغ, مرغ مُلکی باشد نظیر آنچه در تالابها هستند این به طمع طعمه از راه دوری پرواز میکند و صدها کیلومتر را در فصول گوناگون طی میکند، به طمع طعمه تا تالاب میرود، این همان روحانی یا همان دانشجوست که به این سَمت و آن سمت میگردد که خودش را تأمین کند. این شخص درس خوانده، پر در آورده اما نمیداند به کدام سَمت پرواز کند، این فقط به این فکر است که زندگی خودش را تأمین کند، فرشتهها بال را برای این پهن نکردند.
اصل سومی که فرشتهها در جریان «تضع أجنحتها تحت أقدام طالب العلم. فرشتهها بالهای خود را زیر قدم های طالبان علم و دانش پهن میکنند » دارند این است که به ما بفهمانند از طبیعت پرواز بکنیم آنگاه میشویم عالِم ربّانی، وقتی عالم ربّانی شدیم احادیثی که از اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است آن ها را خوب میفهمیم و در سطح نازل نگه نمیداریم و همراه این احادیث بالا میرویم.